۱- روز دهم ماه مبارک رمضان وفات حضرت ام المؤمنین خدیجه کبری (سلام الله علیها)
در این روز حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) از دنیا رحلت نمودند. این قول بنابر نقل ۴۵ روز بعد از رحلت جناب ابوطالب (علیه السلام) است.
در شهر مکه فردی ثروتمندتر از حضرت خدیجه کبری علیهاالسلام نبود. آن حضرت بیش از ۸۰ هزار شتر در مناطق مختلف برای تجارت داشتند و در شهرها و کشورهای مختلف همچون مصر و حبشه دارای تجارتخانه بودند و خود ایشان همیشه در مکه ساکن و امور تجارت را به افراد امین میسپردند و حتی قبل از اسلام ، ایشان مسلّط به کتاب های آسمانی مانند انجیل بودند و در ارتباط با نامحرم ،در حجاب کامل قرار میگرفتند به طوری که اگر مجبور بودند با نامحرم صحبت کنند ، پشت پرده قرار داشتند و سخن خود را به کنز خود میفرمودند و او انتقال میداد… آن حضرت نخستین همسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودند ، و تا حضرت امالمؤمنین خدیجه کبری (سلام الله علیها) زنده بودند حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) همسری دیگر اختیار نفرمودند. سبقت به اسلام و خدمات ایشان به پیامبر (صلی الله علیه و آله) زیاده از آن است که ذکر شود. در فضیلت آن حضرت همین بس که والده مکرمه حضرت صدیقه طاهره صلوات الله علیها است، و همه ذراری پیامبر (صلی الله علیه و آله) به ایشان منتهی می شوند. آن حضرت هنگام رحلت چند وصیت به پیامبر (صلی الله علیه و آله) نمودند، و با آن همه فداکاری و انفاق مال، به پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرضه داشتند: «یارسول اللَّه، مراببخشید که در حق شما کوتاهی کردم». پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «حاشا و کلاّ ! من از شما تقصیری ندیدم، بلکه منتهای سعی و کوشش خود را در حق من نمودی. شما در خانه من زحمات زیادی را متحمل شدی. اموالت را در راه خدا بذل و بخشش نمودی». آنگاه حضرت خدیجه سلام اللَّه علیها عرضه داشتند: یا رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله) ، شما را وصیت می کنم به این دختر، و به حضرت فاطمه صلوات الله علیها اشاره نمودند. این دختر بعد از من یتیم و غریب است. کسی از زنهای قریش او را اذیت نکند. کسی به صورت او لطمه ای نزند، به روی او داد نزند و مکروهی نبیند… (لعنت خدا بر اذیت کنندگان حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا صلوات الله علیها ) . حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها اولین زنی است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را تصدیق نمود، و اول زنی است که در مکه با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نماز جماعت خواند، و اول زنی است که ایمان خود را در مکه در میان مشرکین اظهار نمود، و اول زنی است که در مقابل دشمن از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دفاع نمود و تمام اموال خود را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) بخشید، و اول زنی است که ایمانش با قبول ولایت أمیر المؤمنین (صلوات الله علیه) به درجه کمال رسید. روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خدیجه سلام اللَّه علیها را خواستند و در کنار خود نشاندند و فرمودند: این جبرئیل است و می گوید: برای اسلام شروطی است که عبارتند از: اقرار به یگانگی خداوند متعال، اقرار به رسالت رسولان، اقرار به معاد و اصول این شریعت و احکام آن، اطاعت از اولی الامر که علی بن ابی طالب علیهماالسلام باشد و ائمه طاهرین از فرزندان او ، یکی بعد از دیگری ، با برائت از دشمنان ایشان. حضرت خدیجه سلام اللَّه علیها به همه آنها اقرار نمود و ائمه طاهرین به خصوص أمیر المؤمنین (صلوات الله علیه) را تصدیق کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هو مولاک و مولی المؤمنین و امامهم بعدی». یعنی «علی مولای تو و مولای مؤمنان بعد از من و امام ایشان است ». آنگاه از حضرت خدیجه کبری سلام اللَّه علیها در قبول ولایت امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) عهد مؤکد گرفتند. سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) یک یک از امور دین حتی آداب وضو و نماز و روزه و حج و جهاد و صله رحم و واجبات و محرمات را بیان فرمودند .سپس رسول الله (صلی الله علیه و آله) دست خود را بالای دست أمیر المؤمنین (صلوات الله علیه) نهادند و حضرت خدیجه سلام اللَّه علیها دست خود را بالای دست رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نهاد و به این ترتیب با امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) بیعت نمود.
مسار الشیعه: ص ۶ – ۷. ، ج ۶۵، ص ۳۹۲ الوقایع و الحوادث: ج ۱، ص ۱۲۷. فیض العلام: ص ۲۷. نفائح العلام: ص ۱۵ – ۱۹۱-نفائح العلام: ص ۱۵۸ بحار الانوار: ج ۱۸، ص ۲۳۲. تقویم المحسنین: ص ۱۱
đ đ đ đ đ
۲ – آمدن نامه های اهل کوفه برای امام حسین (صلوات الله علیه)
در روز دهم ماه رمضان ، سال ۶۰ هجری جمعی از کوفیان نامه های مردم کوفه را برای حضرت امام حسین (صلوات الله علیه) آوردند. که از جمله نام سلیمان بن صرد و مسیب بن نجبه و رفاعه بن شداد بجلی و حبیب بن مظاهر و جمعی از شیعیان آن حضرت در آنها بود که توسط عبداللَّه بن مسمع همدانی و عبداللَّه بن وال خدمت امام (صلوات الله علیه) آورده شد.
بحار الانوار: ج ۴۴، ص ۳۳۳